دختر کوری تو این دنیا زندگی میکرد .این دختره یه دوست پسری داشت که عاشقه اون بود.دختره همیشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بینا بودم همیشه با اون می موندم یه روز یکی پیدا شد که به اون دختر چشماشو بده. وقتی که دختره بینا شد دید که دوست پسرش کوره. بهش گفت من دیگه تو رو نمی خوام برو. پسره با ناراحتی رفت و یه لبخند تلخ بهش زد و گفت :مراقب چشمای من باش .
 
برگرفته از مطالب جالب کلوب
نظرات 2 + ارسال نظر
behshad ( Booter ) yahoo 7.5 چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam behshad bye

[ بدون نام ] یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:11 ب.ظ



عشق نمیپرسه اهل کجایی فقط میگه تو قلب من زندگی میکنی.عشق نمیپرسه چرا دور هستی فقط میگه همیشه با من هستی عشق نمیپرسه که دوسم داری فقط میگه دوست دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد