ساختن دنیا

 

پدر روزنامه م‍ی خواند، اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد. حوصله پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را - که نقشه ی جهان را نمایش می داد - جدا و قطعه قطعه کرد وبه پسرس داد و گفت:
" بیا کاری برا یت دارم. یک نقشه ی دنیا به تو می دهم، ببینم می توانی آن را دقیقا همانطور که هست بچینی ؟ "
و دوباره به سراغ روزنامه اش رفت ، می دانست پسرس تمام روز گرفتار این کار است. اما یک ربع بعد ، پسرش با نقشه کامل برگشت.
پدر گفت:" مادرت به تو جغرافی یاد داده است؟ "
پسرجواب داد: " جغرا فی دیگر چیست؟!؟ اتفاقأ پشت همین صفحه ، تصویری از یک آدم بود. وقتی توانستم آن آدم رابسازم، دنیا را هم دوباره خواهم ساخت.

نظرات 1 + ارسال نظر
ladan شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.sokotha.blogfa.com

خیلی جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد