-
نهراس
جمعه 14 تیرماه سال 1387 23:25
نهراس ! هراس تو همانند ترس کودکی است که پدری توانگر دارد اما نگران تهیه غذایش است. تو پدری توانگر داری. به "او" روی کن . به "او" توکل کن . همه چیز را از "او" بخواه و آنگاه موهبت درست در زمان درست در دامنت فرو خواهد نشست .
-
جشن تیرگان
سهشنبه 4 تیرماه سال 1387 00:06
به مناسبت ۱۰ تیرماه جشن تیرگان یادآور جانفشانی آرش کمانگیر و نبرد با دیو خشکسالی منم آرش من آنم که فرمان افراسیاب را پاسخ خواهم داد. واپسین تیر ترکشم فرجام زندگی من خواهد بود و تیر را به باد خواهم سپرد تا به خواست اهورامزدا مرزهای ایران را بگسترد تا خانه هایمان و شهرهایمان گسترده شود و دل زنان مردان و کودکان ایران...
-
یک دعای زیبا
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 20:52
یک دعای زیبا خداوندا ... مرا انسانی بساز که ترا بشناسد و خودرا بشناسد. مرا چندان قوی گردان که به گاه ناتوانی از سستی خود آگاه گردم. چنان جسور و با شهامتم کن که بهنگام وحشت جرات مقابله بــا خویشتن را داشته باشم. مرا انسانی بساز که بهنگام شکست شرافتمندانه درخوداحساس کبر و غرورکنم و به گاه پیروزی فروتن ونجیب باشم. مرا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1387 17:17
یک دعای زیبا از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم دهد. خدا فرمود:خودت باید آنها را رها کنی. از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد. فرمود:لازم نیست روحش سالم است جسم هم که موقت است. از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند. فرمود:صبر حاصل سختی و رنج است. عطا کردنی نیست آموختنی است. گفتم: مرا خوشبخت کن. فرمود: نعمت از من...
-
آرزوهای ویکتور هوگو
جمعه 13 اردیبهشتماه سال 1387 14:13
آرزوهای ویکتور هوگو اول ازهمه برایت آرزو مىکنم که عاشق شوى و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید اما اگر پیش آمد، بدانى چگونه به دور از ناامیدى زندگى کنى. برایت همچنان آرزو دارم دوستانى داشته باشی از جمله دوستان بد و...
-
جای پا
پنجشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1387 18:16
جای پا خواب دیدم در ساحل با خدا قدم می زنم. بر پهنه آسمان صحنه هایی از زندگی ام برق زد. در هر صحنه دو جفت جای پا بر روی شن دیدم یکی متعلق به من و دیگری متعلق به خدا. وقتی آخرین صحنه در مقابلم برق زد. به پشت سر و به جای پاهای روی شن نگاه کردم. متوجه شدم که چندین بار در طول زندگی ام فقط یک جفت جای پا روی شن بوده است....
-
سال جدید
شنبه 31 فروردینماه سال 1387 16:12
سال نو مبارک
-
persian gulf
چهارشنبه 8 اسفندماه سال 1386 01:40
Immediate and unconditional deletion of Arabian Gulf? from Google Earth http://www.petitiononline.com/sos02082/petition.html
-
سپندار مذگان
سهشنبه 23 بهمنماه سال 1386 22:26
تاریخچه (Valentine) چند سالی ست حوالی۲۵ بهمن ماه (۱۴ فوریه) که می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های اجناس کادوئی لوکس و فانتزی غلغله می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد. "در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس...
-
موضوع اصلی
پنجشنبه 11 بهمنماه سال 1386 02:44
موضوع اصلی خانمی طوطی ای خرید اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند. او به صاحب مغازه گفت: این پرنده صحبت نمیکند! صاحب مغازه پرسید: آیا در قفسش آینه هست؟ طوطیها عاشق آینه هستند. آنها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت میکنند. آن خانم یک آینه خرید و رفت. ولی روز بعد برگشت.طوطی هنوز صحبت نمیکرد.صاحب مغازه پرسید:...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 دیماه سال 1386 23:57
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است تقویمش پر شده بود و تنها دو روز تنها دو روز خط نخورده باقی بود . پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد . داد زد و بد وبیراه گفت ،خدا سکوت کرد جیغ کشید و جار و جنجال راه انداخت خدا سکوت کرد آسمان و زمین را به هم ریخت خدا سکوت...
-
شب یلدا
پنجشنبه 29 آذرماه سال 1386 21:16
شب یَلدا یا شب چِله آخرین شب آذرماه، نخستین شب زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک می دارند و این شب را جشن میگیرند. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش...
-
سالگرد شهادت میرزا کوچک خان
جمعه 9 آذرماه سال 1386 23:24
عشق به دیگری ضرورت نیست حادثه است . عشق به وطن ضرورت است نه حادثه . میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست . او بانی جنبش جنگل بود که بتاریخ ۱۲۹۳ ه.ش. شروع به مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده بودند، زد. تعداد زیادی از انقلابیون جنگل هم در...
-
نهراس
جمعه 9 آذرماه سال 1386 23:10
نهراس ! هراس تو همانند ترس کودکی است که پدری توانگر دارد اما نگران تهیه غذایش است. تو پدری توانگر داری. به "او" روی کن . به "او" توکل کن . همه چیز را از "او" بخواه و آنگاه موهبت درست در زمان درست در دامنت فرو خواهد نشست.
-
Hello yahoo we are iranian people
چهارشنبه 30 آبانماه سال 1386 00:01
Yahoo mail website has recently removed "Iran" from the list of world countries in its signup page! We, the nation of Iran, assume it contrary to professional ethics to deny a nation and violate fundamental human rights for any reason, including the so-called political tensions between states and governments. We,...
-
خودگردانی یا دستیار گردانی بیمارستانها
سهشنبه 29 آبانماه سال 1386 23:35
در حال حاضر بیش از 840 بیمارستان در کشور فعال است . از این تعدا د بیش از 500 بیمارستان دولتى هستند که بیش از نیمى از آنها آموزشی اند . بار عمده کار بیمارستا نها بر دوش دستیاران تخصصى پزشکى و اینترن هاست . دستیاران باوجو د مبلغ دریافتی ناچیز، درآمدزایی فوق العاده ای برای بیمارستا نها دارند . درآمدزایى یک دستیار برای...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1386 18:06
پسرهرزمان که دخترک را می دید برایش سیب می آورد ،دختر هیچگاه سیب هارا نمی خورد ، می گفت "می برم و می خورم " .همیشه می گفت عجب سیب های خوشمزه بودند . روزیکه پسر به خانه دختر رفت در اتاق سیب های زیادی را دید که از سقف اتاق آویزان بودند . دختر تمام سیب ها نخورده بود و همه سیب های نخورده را با نخ به سقف آویخته بود . دختر...
-
دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
دوشنبه 9 مهرماه سال 1386 00:25
دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
-
دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 18:01
دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان
-
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
سهشنبه 27 شهریورماه سال 1386 20:16
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 شهریورماه سال 1386 18:23
دعای روز پنجم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 شهریورماه سال 1386 18:07
بخشی از دعای امام سجاد علیه السلام در طلیعه ماه مبارک رمضان سپاس خدایی را که ماه رمضان را بر امت اسلام اهدا نمود و آن را ماه پاکیزگی و تصفیه از گناهان قرار داد. او که ماه رمضان را، ماه قیام – برای نماز در شبها – و یکی از راههای احسان قرار دارد. خدایی که این ماه را بر ماههای دیگر برتری داد و آن را گرامی داشت و فضایل را...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 21:58
خواستم عشق رو تو دستام بگیرم ، ولی جا نشد . پس گذاشتمش تو جیبم ، ولی جا نشد . در کیفمو باز کردم ، ولی جا نشد . تصمیم گرفتم ببرمش توی اتاق ، ولی جا نشد . بنابراین یه خونه براش گرفتم ، ولی جا نشد . با خودم گفتم : یه باغ ! آره ! ولی جا نشد . پس گذاشتمش توی قلبم ، حالا دیگه جاش خوبه خوبه ... تازه می فهمم این که می گن دل...
-
کوروش کبیر
جمعه 12 مردادماه سال 1386 20:54
-
دستیاران تخصصی پزشکی خواستار خروج از زیر خط فقر شدند !
دوشنبه 18 تیرماه سال 1386 20:11
دستیاران تخصصی پزشکی خواستار خروج از زیر خط فقر شدند ! دستیاران رشته های تخصصی گروه پزشکی در نامه ای سرگشاده به مسئولان کشور اعلام کردند : دریافتی ماهیانه 205 هزار تومان برای دستیاران مجرد و 285 هزار تومان برای دستیاران متاهل با وجود اعلام خط فقر 400 هزار تومانی فاقد توجیه منطقی، قانونی، عرفی و شرعی است. به گزارش...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 تیرماه سال 1386 00:01
-
مترسک و ترس
یکشنبه 3 تیرماه سال 1386 23:08
یکبار به مترسکی گفتم : "لابد از ایستادن در این دشت خلوت خسته شده ای." گفت : "لذت ترساندن عمیق و پایدار است، من از آن خسته نمیشوم." دمی اندیشیدم و گفتم : "درست است، چون که من هم مزه این لذت را چشیده ام." گفت : "فقط کسانی که تنشان از کاه پرشده باشد این لذت را میشناسند." آنگاه من از پیش او رفتم، و ندانستم که منظورش ستایش...
-
خدایا چرا من
دوشنبه 21 خردادماه سال 1386 19:59
خدایا چرا من؟ آرتو اشی قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خونِ آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دینا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از طرفدارانش نوشته بود: ?چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرد او در جواب گفت در دنیا، 50...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 خردادماه سال 1386 22:57
زنجیر عشق یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمیگشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .وقتی که...
-
مرد ثروتمند
شنبه 15 اردیبهشتماه سال 1386 00:04
مرد ثروتمندی همراه با هشت پسر و دختر و نوه هایش در یک باغ بزرگ زندگی می کرد و با اینکه همه چیز داشت، نگران فرزندان و نوه هایش بودکه به خاطر ثروت او ، هیچ کدام کار نمی کردند و زحمت نمی کشیدند. یک روز مرد ثروتمند فکری به سرش زد ... فردا صبح هر کدام از فرزندان و نوه ها که می خواستند از وسط جاده باغ بگذرند ، چشمشان به...